اکونومیک 24
09 بهمن 1403 - 07:43

"اقتصاد اسلامی"–۱۹| «اقتصاد اسلامی» جزئی از کل اقتصاد است؟

اقتصاد اسلامی، با استناد به مبانی خاص خود، بطور طبیعی می‌تواند به عنوان بخشی از تحقیقات اقتصادی در سطح جهانی مطرح شود، اما در عین حال استقلال خود را از سایر رویکردها و مبانی اقتصادی حفظ می‌کند.

گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ تاریخ اندیشه اقتصادی، از دوران مرکانتلیسم تا مکاتب مدرن، روایتگر تکامل مستمر ایده‌ها و دیدگاه‌های اقتصادی است که از تأملات فردی دانشمندان آغاز شده و به شکل‌گیری مکاتب متعدد انجامیده است. این مکاتب، از کلاسیک‌ها و منتقدان‌شان تا کینزی‌ها، نهادگرایان، و نئولیبرال‌های معاصر، همواره تلاش کرده‌اند پدیده‌های اقتصادی را تبیین یا اصلاح کنند. در این میان، رویکردهای ارتدوکسی و هترودکسی نیز به‌عنوان جریان اصلی و بدیل، نقش بسزایی در توسعه ادبیات اقتصادی ایفا کرده‌اند. اگرچه ریشه‌های این اندیشه‌ها را می‌توان تا دوران فلاسفه یونان باستان نیز پی گرفت، اما در قالب مدرن، هر مکتب با ارائه نظریات جدید، نقشی در اصلاح یا تکمیل مکاتب پیشین داشته است و به غنای این تاریخ پرفرازونشیب افزوده است.

از همین پرونده بیشتر بخوانید

در هفت دهه اخیر، پژوهشگران دانشگاهی (و حوزوی) در سراسر جهان بطور گسترده‌ای به مطالعه ابعاد مختلف اقتصاد اسلامی پرداخته‌اند. این تحقیقات، به‌ویژه در حوزه نظام مالی بدون بهره (ربا) و بانکداری اسلامی، ادبیاتی غنی و ابزارهایی نوین ارائه داده‌اند که هم با بازارهای مالی مدرن سازگارند و هم از بهره عاری‌اند. از بررسی اندیشه‌های اقتصادی دانشمندان مسلمان گرفته تا تحلیل نظام اقتصادی اسلام، مالیات، تأمین اجتماعی و اقتصاد خرد و کلان با رهیافت اسلامی، این مطالعات حوزه‌های گوناگونی را پوشش داده‌اند. عناوینی نظیر توسعه در اسلام، عدالت و توزیع درآمد، کارآیی اقتصادی و همسویی آن با عدالت نیز از جمله مباحثی بوده‌اند که تاکنون در بیش از 12,000 اثر علمی به زبان‌های فارسی، عربی و انگلیسی بررسی شده‌اند. این تلاش‌ها نشان می‌دهد که اقتصاد اسلامی به‌عنوان یک حوزه مطالعاتی مدرن، بطور جدی در قرون اخیر جایگاهی علمی یافته است.

با توجه به دستاوردهای گسترده و عمیق در عرصه اقتصاد اسلامی، به‌راحتی می‌توان این حوزه را به‌عنوان بخشی معتبر و اثرگذار از مطالعات اقتصادی در کنار سایر رویکردهای رایج اقتصادی قرار داد. به عبارت دیگر، اقتصاد اسلامی جایگاهی مستحق در ادبیات جهانی اقتصاد دارد، و سهم قابل توجهی در غنی‌تر و عمیق‌تر کردن این ادبیات ایفا می‌کند. بنابراین، گنجاندن آن به‌عنوان یک مکتب یا پارادایم مستقل، هیچ مانعی ندارد و می‌تواند موجب افزایش تنوع و ارزشمندی مطالعات اقتصادی در سطح جهانی شود.

درعین‌حال، دکتر حسن سبحانی، در کتاب گرانمایه «ابهام‌زدایی از اقتصاد اسلامی» تأکید می‌کند:

نباید این نکته را مورد غفلت قرار داد که امکان مطروحه در این بحث نباید تمایزات و تفاوت‏‌های بنیادین اقتصاد اسلامی با نظام اقتصادی سرمایه‏‌داری و همچنین نظام اقتصادی سوسیالیسم را نادیده بگیرد و بر همان سیاقی که عمده مکاتب و رهیافت‌‏های اندیشه‏‌ای و نظری مکاتب اقتصادی در قلمرو اصلی سرمایه‌‏داری شکل گرفته‌‏اند این تصور مطرح باشد که مکتب اقتصادی اسلام هم در همان قلمرو جای می‏‌گیرد و با مبانی آن همگرایی دارد. همین تذکر درباره سوسیالیسم هم وجود دارد؛ یعنی پذیرفتنی نیست که از همسویی برخی از نقدها و رویکردهای اقتصادی اسلام با آنچه در اقتصادهای سوسیالیستی، چه در مطالب خاص آن و چه در بخش‏‌هایی که به نقد سرمایه‏‌داری مرتبط است مطرح شده است. این استنتاج موضوعیت یابد که در قلمرو سیستم اقتصادی سوسیالیستی که دارای الگوها و رویکردهایی همچون سوسیالیسم بازار محور یا سوسیالیسم برنامه‌محور می‏باشد الگویی به نام اقتصاد اسلامی هم وجود دارد که از اشتراکات و وابستگی‏‌های ارگانیک با سوسیالیسم برخوردار است (صص 122 و 123).

+ کل پرونده «اقتصاد اسلامی» در تسنیم {اینجا} در دسترس است.

اقتصاد اسلامی، با استناد به مبانی خاص خود، بطور طبیعی می‌تواند به عنوان بخشی از تحقیقات اقتصادی در سطح جهانی مطرح شود، اما در عین حال استقلال خود را از سایر رویکردها و مبانی اقتصادی حفظ می‌کند. همانطور که سایر مطالعات اقتصادی نیز از آنچه در قلمرو اقتصاد اسلامی مطرح است، مستقل و قابل تفکیک هستند. این استقلال نشان‌دهنده جایگاه ویژه اقتصاد اسلامی در مجموعه گسترده‌تری از علوم اقتصادی است.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم
شناسه خبر: 1836246

مهمترین اخبار اقتصادی: