فرش ایرانی این روزها حال و روز خوشی ندارد، صادرات آن به پایینترین حد خود در چند دهه گذشته رسیده است.
تحریمها از یکسو و پیشی گرفتن کشورهای رقیب همچون پاکستان و هندوستان و ترکیه و نپال و حتی افغانستان در تولید، جایگاه صادرات ما را به میانه جدول صادرکنندگان فرش در دنیا تنزل داده است. اگر دست نجنبانیم در آیندهای بسیار نزدیک به ته جدول سقوط خواهیم کرد و از گردونه رقابت به راحتی حذف خواهیم شد.
تحریمهای ظالمانه و بالطبع افزایش افسارگریخته نرخ ارز و روند صعودی و بیرویه مواد اولیه و در ادامه افزایش دستمزد بافندگان، قیمت تمام شده فرش را به شدت بالا برد تا جایی که برخی از تولیدکنندگان خرد و حتی تولیدکنندگان بزرگ یا مجبور به کاهش شدند یا اینکه چارهای جز تعطیلی کارگاههایشان ندیدند. اما موضوعی که در بحبوحه فشارهای حداکثری آمریکا علیه کشورمان مطرح شد و البته از سوی دستگاه دیپلماسی دولت گذشته به آن اهمیتی داده نشده، بهرهگیری از دیپلماسی فرش برای نشان دادن هنر و فرهنگ ایرانی و از طرفی یافتن بازارهای جدید بینالمللی بود. قرار بود فرش سفیر صلح و نمادی از هنردوستی ایرانیان باشد ولی این چنین نشد. از طرف دیگر هیچ اقدامی برای شناساندن فرش در کشورهای مختلف از سوی سفارتخانههای کشورمان صورت نگرفت، تبلیغاتی که مطمئنا میتوانست گرهگشا وضعیت بغرنج هنر - فرهنگ چند هزارسالهمان باشد. سهیل بیگدلی فعال حوزه فرش دستبافت و یکی از تولیدکنندگان فرش درباره اهمیت دیپلماسی فرش چنین میگوید: «دیپلماسی در این برهه میتواند گرهگشای مشکلات عدیده حوزه فرش دستبافت باشد. باید بگویم فرش قادر است فضای ایرانهراسی در سراسر جهان را بشکند و یار دیپلماسی باشد. متاسفانه برخی رسانههای کشورهای معاند تصویر خشنی از ایران ارائه داده و میدهند و دستگاه دیپلماسی کشورمان میتواند با بازمعرفی فرش در سراسر جهان این تصویر را بطور کلی پاک کند. فرش نمادی از جامعه فرهنگدوست و هنرپرور ما ایرانیان است.» به گفته سهیل بیگدلی، کمرنگ شدن حضور ایران در بازارهای جهانی به خاطر تحریمهای ظالمانه، منجر به کاهش شدید صادراتمان بخصوص در حوزه فرش دستبافت شده است. وی در ادامه این موضوع چنین عنوان میکند: «حضور فعال یک کشور در فضای بینالمللی موجب میشود بازارهای جهانی به محصولات آن کشور احساس نیاز کنند و ما در بازار سنتی، فرشمان همچنان این شانس را دارد با برخی اقدامات همچنان در صحنه بماند که تاکنون از آن غافل بودهایم. برای درک بیشتر باید مثالی از محصولات و کالاهای کشورهای چین و آلمان و ژاپن و ... بزنم؛ آیا میشود این کشورها را به هر دلیلی از بازارهای جهانی حذف کرد؟ پاسخ آن کاملا روشن است، هرگز؛ چراکه بازارهای جهانی وابسته و نیازمند محصولات آنها هستند. ما هم باید با استفاده از ظرفیتهایی که دستگاه دیپلماسی در سایر بازارها برایمان مهیا میکند باید نسبت به شناسایی ذائقه و سلایق مردم آن جوامع اقدام کنیم و دوباره به میدان رقابت برگردیم تا بتوانیم بازارهای جهانی را به فرش فاخر ایرانی وابسته کنیم. هنگامی که چنین فرصتی مهیا شود حذف سیاسی و تحریمها بر علیه کشورمان سختتر میشود و با افزایش گردش مالی در این حوزه، طبیعتا تولید نیز رونق فزایندهای مییابد و کیفیت و نوآوریها هم هدفمندتر میشود.» اما نکته بسیار مهم در رابطه با شناسایی بازارهای بالقوه است که با کمک دستگاه دیپلماسی قابل بالفعل شدن، دارند. در همین راستا دو سفارت ایران در چین و برزیل با برگزاری نمایشگاههای فرش و دستبافتهها گامی بزرگی در بازشناسی هنر-فرهنگ فرش ایرانی داشتهاند؛ اقدام قابل تقدیری که میتوان به سایر سفارتها هم در آینده بسیار نزدیک تسری داد. سهیل بیگدلی در رابطه با شناسایی بازارهای بالقوه خاطرنشان میشود: «همه بازارهای مناطق مختلف دنیا برای بالقوه هستند و میتوان آنها را بالفعل کرد. ما میتوانیم این بازارها را از نظر وضعیت بازار، وضعیت مالی و درآمدی مردم آن منطقه، بررسی ذائقه و علایق، میزان آشناییشان با فرش، تولید ناخالص داخلی آن کشور و ... شناسایی کنیم و سپس شروع به تبلیغ، معرفی و عرضه فرش کنیم. برتری ما نسبت به کشورهای هند و چین و افغانستان و پاکستان و ... در این است که ایران تنوع طرح و نقشه و کیفیت و سبکهای مختلف ما بسیار زیاد است و قابل مقایسه با این کشورها نیست و این خود یک امتیاز بزرگ است.» بیگدلی در ادامه میافزاید: «در شرایط نابرابری هستیم، کشورهای رقیب در شرایط بسیار مطلوب و حتی حمایتی از سوی دولتشان در حال تولید و صادرات هستند و ما در بدترین شرایط ممکن به دلیل تحریم و سایر مشکلات داخلی. ولی با این وجود با همکاری دستگاه دیپلماسی و بهره بردن از متخصصانی همچون بازاریابان بینالمللی، متخصصان تجارت آنلاین، متخصصان حوزه تبلیغات و در نهایت متخصصان حوزه طراحی فرش، آینده روشنی را برای این هنر-فرهنگ چند هزار ساله مهیا کنیم.» گفتنی است صادرات فرش کشورمان که در دهه ۷۰ شمسی بطور میانگین سالانه بیش از یک میلیارد دلار داشت به کمتر از ۶۰ میلیون دلار در سالجاری رسیده است. *** محتوای این مطلب تبلیغاتی است و ایرنا مسئولیتی درباره آن ندارد.
شناسه خبر: 170506