سید صدرالدین صدر، از بزرگان و مفاخر عصر خود بود که در ادبیات و علوم دینی از سرآمدان عصر خود به شمار میرفت، او پدر پدربزرگ شهید محمدباقر صدر است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ نوزدهم فروردینماه، یادآور شهادت متفکر بزرگ اقتصاد اسلامی، مرجع تقلید اندیشمند و خطشکن، حضرت آیتالله سیدمحمدباقر صدر است. این شخصیت بزرگ و شناختهنشده، در عمر کوتاه خود، ادبیات وسیعی در حوزههای گوناگون پایه گذاشت، که پس از حدود نیم قرن هنوز کمتر قابل دستیابی و تغییر است. کتابهای «اقتصادنا»، و «البنک لاربوی» و «اسلام یقود الحیات» در حوزه اقتصادی اسلام هنوز استخوانبندی و ستون فقرات کشف ابهامات در چیستی ماهیت اقتصاد اسلامی است؛ اخیراً حتی شورای عالی حوزههای علمیه مصوب کرده که بخشی از «حلقه ثالثه» شهید صدر بدیل کفایه قرار گرفته است. «کفایة الاصول»، اثر آیتالله محمد کاظم بن حسین آخوند خراسانی است که در سالهای 1321 قمری، به بعد تألیف شده و برخی، فهم آن را ملاک اجتهاد (به معنی مصطلح) دانستهاند. شاید کمی با اغماض درباره دقت علمی و نبوغ او اینطور بتوان گفت که سیدمحمدباقر صدر، هرجا ورود کرده، حرف ناگفته باقی نگذاشته است.
از حیث سیاسی، او یکی از اثرگذارترین مراجع تقلید شیعه معاصر در منطقه غرب آسیا بوده است. جالب است بدانید شهید صدر استاد شهید سیدعباس موسوی (مؤسس حزبالله لبنان)، شیخ عیسی قاسم (رهبر بحرین)، آیتالله هاشمی شاهرودی (رئیس فقید قوه قضائیه در ایران) است، و شاگردان او پرچمدار مقاومت اسلامی در منطقه بودهاند.
این شهید بزرگوار و خواهر گرامیاش بنتالهدی، در تاریخ 19فروردینماه 1359 به دستور صدام به شهادت رسیدند. قاتل او، اخیراً پس از 45 سال شناسایی شده است.
خبرگزاری تسنیم، در سالگرد شهادت او، با استناد به آثار منتشر شده توسط پژوهشگاه تخصصی شهید صدر، یادنامهای در بزرگداشت این ستاره تابناک عالم تشیع منتشر خواهد کرد. در بخش اول این یادنامه به تیره و تبار و خاندان شهید صدر نگاه کوتاهی خواهیم داشت.
در همین زمینه بیشتر بخوانید
سید صدرالدین صدر (جد شهید صدر)
سید صدرالدین محمد صدر، از خاندان ریشهدار شرفالدین و از نسلهای بلندآوازهی سادات عاملی بود؛ فرزند سید صالح، نوهی سید محمد، و از نوادگان سید ابراهیم شرفالدین و زینالعابدین بن سید نورالدین موسوی عاملی. نسبی شریف که در تاریخ تشیع جایگاه ویژهای دارد و با نامهایی درخشان در علم و تقوا گره خورده است. او پدر سیداسماعیل، پدربزرگ سیدحیدر، و جد سیدمحمدباقر صدر است.
او از چهرههای برجسته و کمنظیر جهان اسلام بود؛ عالمی بزرگ و ادیبی توانا که در دانش و پرهیزگاری، کمتر کسی را میتوان با او همسنگ دانست. در روستای «معرکه» از دیار جبلعامل چشم به جهان گشود، اما پرورش علمی و معنویاش در نجف اشرف شکل گرفت؛ همانجا که گامبهگام مدارج علمی را پیمود و جایگاه خود را در میان علما تثبیت کرد.
سپس مدتی در کاظمین اقامت گزید و از آنجا به اصفهان رفت؛ شهری که در آن دوران، یکی از مراکز پررونق علم و اندیشه به شمار میرفت. اما سرانجام به نجف بازگشت و همانجا نیز درگذشت. پیکرش در همان دیاری که سالها در آن زیسته و بالیده بود، آرام گرفت.
پدرش، سید صالح، نیز از علمای بزرگ امامیه و از چهرههای اثرگذار در سرزمین شام بود؛ مرجعی دینی که به دلیل ظلم و ستم احمد جزّار، حاکم مستبد جبلعامل، ناچار شد آن دیار را ترک کند و به نجف مهاجرت نماید. او در سال 1217 هجری قمری (1802 میلادی) چشم از جهان فروبست.
سید حسن صدر در تکمله املالآمل میگوید که شیخ جابر کاظمی (شاعر معروف مخمس ازریه) گفته است: «سید رضی شاعرترین شعرای قریش است و سید صدرالدین از او هم شاعرتر است».
سید صدرالدین صدر در بیستویکم ذیقعده سال 1193 هجری قمری (1779 میلادی) در دیار علمپرور جبلعامل دیده به جهان گشود. چهار سال بیشتر نداشت که همراه پدر بزرگوارش، سید صالح، به سرزمین عراق مهاجرت کرد و در نجف اشرف، که از دیرباز قبله آمال طالبان علوم دینی بود، رحل اقامت افکند. از همان کودکی، نشانههای نبوغ در سیمایش آشکار بود. چنان شیفته دانش و شیوع حکمت بود که در هفتسالگی تعلیقهای علمی بر کتاب قطر الندی نگاشت؛ کاری که از عهدهی بسیاری از فضلای بزرگ هم بیرون است. خود او، سالها بعد، چنین نقل کرده است:
"در سال ١٢� 5هـ/١٧٩� م در بحث استاد وحید بهبهانی حاضر شدم. آن زمان دوازده سالم بود. ایشان قائل به حجیت مطلق ظن بود و روی آن اصرار داشت. در همان سال در بحث علامه طباطبایی سید بحرالعلوم نیز حاضر شدم."
از همین سالها، توانایی شگفتانگیز او در ادب فارسی و عربی زبانزد شد. گفتهاند که در همان روزگار، سید بحرالعلوم سرگرم سرودن منظومه معروف الدره بود و هرگاه شعری میسرود، آن را نخست به سید صدرالدین نشان میداد و نظر او را جویا میشد.
در کتاب تکمله أملالآمل، سید حسن صدر نقل میکند که شاعر خوشذوق، شیخ جابر کاظمی – همانکه مخمّس مشهور قصیدهی ازریه از اوست – درباره جایگاه شعری سید صدرالدین گفته است: "سید رضی شاعرترین شعرای قریش است و سید صدرالدین از او هم شاعرتر است."
سید صدرالدین صدر پیش از آنکه به سن تکلیف برسد، به اجتهاد نائل آمد. آیتالله سید علی طباطبایی، صاحب اثر معروف ریاض المسائل، در سال 1210 هجری قمری (1795 میلادی)، رسماً اجازه اجتهاد به او داد و در این اجازهنامه تصریح کرد که سید صدرالدین چهار سال پیشتر از آن، یعنی در سیزدهسالگی، به این درجه علمی رسیده بوده است. چنین اتفاقی در تاریخ فقه شیعه بسیار نادر است؛ تا آنجا که جز درباره علامه حلی و فاضل هندی، نظیری برای آن یافت نشده است. با این تفاوت که سید صدرالدین، افزون بر تبحر در فقه و اصول، در شعر و ادب نیز چنان سرآمد بود که در این عرصه، حتی بر آن دو فقیه سترگ نیز برتری داشت.
سید حسن صدر در تکمله أملالآمل یادآور میشود که دو تن از بزرگترین استادان حوزه علمیه نجف – یعنی شیخ محمدحسن صاحب جواهر و شیخ حسن، فرزند فقیه شهیر، شیخ جعفر کاشفالغطاء – هنگام بازگشت سید صدرالدین از اصفهان به نجف، به برتری علمی او اذعان میکردند، و در حلقه درسش حاضر میشدند.
روزی سید صدرالدین صدر برای دیدار با شیخ محمدحسن نجفی، صاحب جواهرالکلام، به مجلس او آمد. صاحب جواهر، که از منزلت علمی و اخلاقی میهمان آگاه بود، با گرمی برخاست، دست او را گرفت و با احترام در جایگاهی درخور نشاند. خود نیز روبهروی او نشست و گفتوگویی عالمانه میان آن دو آغاز شد.
در میانه بحث، گفتوگو به یکی از مسائل محل اختلاف میان فقهای گذشته کشیده شد. سید صدرالدین با بیانی روشن، منسجم و شگفتانگیز، مسیر تاریخی این اختلاف از نخستین آرای فقها تا زمانه خود را ترسیم کرد. او هم تنوع دیدگاهها را برشمرد، و هم نشان داد که ریشه این اختلافات در تفاوت مبانی اصولی و روششناسی فقهی هر یک از آنان نهفته است.
صاحب جواهر، که خود از ارکان فقه شیعه بود، از این احاطه علمی و عمق تحلیل حیرت کرد. پس از رفتن سید صدرالدین، رو به حاضران کرد و با شگفتی گفت:
" سبحانالله، گویا این سید با همه علما نشستوبرخاست داشته و مباحثه کرده و از سلایق و مبانی آنها آگاه شده است. به خدا این [احاطه] از عجایب روزگار است. ما خودمان را فقیه میدانیم، حال آنکه فقیه متبحر اوست."
سید صدرالدین صدر، در لحظات خلوت و نیایش با معبود، بیانی خاص و سرشار از صدق، سادگی و شور عاشقانه داشت. در یکی از این مناجاتها، زمزمه میکرد:
"رضای تو و تنها رضای تو را میخواهم، نه بهشت جاودان؛ مگر بهشت جاودان بدون رضای تو خوش است؟"
از نظر خاندانی، سیدصدرالدین پیوندی استوار با یکی از برجستهترین خاندانهای علمی عصر خود داشت و با دختر شیخ جعفر کاشفالغطاء، از فقهای بزرگ و پرآوازه شیعه، ازدواج کرده بود. حاصل این پیوند، فرزندی بود که بعدها نامش در زمره نوادر عصر درخشید: سید محمدعلی، که در میان اهل علم شهره به «آقا مجتهد»، و میراثدار فضل پدر و جلال خاندان مادری بود.
تألیفات سید صدرالدین
آثار علمی و قلمی سید صدرالدین صدر، آینهای از گستره دانش و ژرفای اندیشه او هم در فقه و اصول، هم در کلام و ادبیات است. آنگونه که از منابع معتبر برمیآید، از او دستکم 10 اثر مستقل بهجای مانده که هر یک در حوزهی خود، نشانی از نبوغ و ابتکار این فقیه و ادیب بزرگ دارد:
1. أسرة العترة: کتابی فقهی و استدلالی که با دقت در منابع اولیه و تحلیل اجتهادی تألیف شده و از حیث شیوه استنباط، مورد توجه فقهای بعدی قرار گرفته است.
2. القسطاس المستقیم: اثری در حوزه اصول دین که به مسائل بنیادین اعتقادی با نگاهی برهانی و استوار میپردازد.
3. المستطرفات: گزیدهای از مسائل فقهی در فروعی که فقهای پیشین کمتر بدان پرداختهاند.
4. شرح منظومة الرضاع: ابتدا احکام رضاع (شیر دادن و تبعات فقهی آن) را به نظم درآورده و سپس با بیانی دقیق و منقّح، آنها را تشریح کرده است. این کتاب چنان ارزشمند بوده که آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی، از مراجع بزرگ، بر آن شرحی مستقل نگاشته است.
5. حاشیه بر رجال ابوعلی: اثری در حوزه علم رجال که نشان از احاطهی مؤلف بر منابع حدیثی و روششناسی نقد روایات دارد.
6. قرة العین: اثری در ادبیات عرب، نگاشتهشده برای برخی از فرزندانش. این کتاب بهسبب ایجاز و اتقان ساختار زبانی، چنان مورد توجه بوده که یکی از شاگردان او در آغاز کتاب معدنالفوائد مینویسد: "قرة العین با وجود اختصار، بر کتاب مفصل مغنی ابن هشام برتری دارد."
7. شرح مقبوله عمر بن حنظله
8. رسالهای در باب حجیت ظن
9. رسالهای در باب مسائل ذوالریاستین
10. قوت لایموت: رسالهی عملیهای به زبان فارسی، که نشان میدهد نویسنده برای فارسیزبانان نیز دغدغه بیان مسائل شرعی و تبیین احکام را داشته است.
شاگردان سید صدرالدین صدر
بعضی از شاگردان سید صدرالدین صدر عبارتاند از:
١ـ سید میرزا محمدهاشم صاحب کتاب اصول آل الرسول.
٢ـ سید محمدباقر موسوی صاحب کتاب روضاتالجنات.
٣ـ استاد فقها و مجتهدان، شیخ مرتضی انصاری صاحب کتابهای مکاسب و رسائل.
4ـ حجتالاسلام سید محمدحسن مجدد شیرازی.
5ـ شریفالعلما مازندرانی.
رحلت
سید صدرالدین در واپسین سالهای زندگی، در اصفهان دچار بیماریای شد که به نوعی از ناتوانی جسمانی، شبیه به فلج، شباهت داشت. در آن ایام، رؤیایی دید که بهسانِ پیامی برای او بود: امام علی علیهالسلام در خواب بر او ظاهر شد و فرمود: " تو در نجف اشرف مهمان ما خواهی بود."
سید این رؤیا را نه تنها خوابی صادق، بلکه بشارتی و نشانهای از پایان سفر دانست و راهی نجف شد. سرانجام در شب جمعه، نخستین شب از ماه صفر سال 1264 هجری قمری (1848 میلادی)، زندگی زمینیاش به پایان رسید. او را در گوشه غربی صحن مطهر علوی، نزدیک باب سلطانی، به خاک سپردند.
انتهای پیام/