اکونومیک 24
20 فروردین 1404 - 11:09

عطر صدر ـ ۴ |«سید اسماعیل» برادر صاحب‌کرامت شهید صدر

در این بخش از یادنامه شهید صدر به زندگی آیت‌الله سیداسماعیل صدر ــ برادر ارشد سیدمحمدباقر صدر ــ مروری خواهیم داشت. مشی علمی و اخلاقی شهید صدر عمیقاً از این عالم فرزانه متأثر بوده است.

به گزارش خبرنگار اقتصادیخبرگزاری تسنیم؛ نوزدهم فروردین‌ماه، یادآور شهادت متفکر بزرگ اقتصاد اسلامی، مرجع تقلید اندیشمند و خط‌شکن، حضرت آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر است. خبرگزاری تسنیم، در سالگرد شهادت او، با استناد به آثار منتشر شده توسط پژوهشگاه تخصصی شهید صدر، یادنامه‌ای در بزرگداشت این ستاره تابناک عالم تشیع منتشر خواهد کرد. تاکنون سه بخش از این یادنامه منتشر شد. در این بخش، به شخصیت علمی و معنوی سیداسماعیل، برادر بزرگتر شهید صدر نگاهی خواهیم داشت. این برادر، پس از درگذشت پدربزرگوارشان در رشد و بالندگی شهید صدر بسیار اثرگذار بوده است.

بیشتر بخوانید

در میان نسل‌های متتابع خاندان صدر، آیت‌الله سید اسماعیل صدر (1340–1388ق) همچون ستاره‌ای درخشان می‌درخشد؛ عالمی وارسته و ژرف‌اندیش که در دامان مکتب فقهی نجف بالید و از محضر بزرگانی چون آیت‌الله‌العظمی سید ابوالقاسم خویی (متوفی 1413ق) و آیت‌الله محمدکاظم شیرازی (متوفی 1367ق) بهره‌ها برد. تألیف گران‌سنگ او با عنوان «شرح فقهی استدلالی موسّع بر کتاب بلغة الراغبین»، نشان از وسعت نظر و دقت او در مباحث فقهی دارد. وی، برادر بزرگ‌تر شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر است؛ شخصیتی که نامش با نواندیشی دینی و انقلاب فکری در قرن چهاردهم هجری پیوند خورده است.

ولادت و نسب

سید اسماعیل، در دهم ماه مبارک رمضان سال 1340 هجری قمری برابر با 8 مه 1922 میلادی، در شهر کاظمین، در خانواده‌ای ریشه‌دار در علم و تقوا چشم به جهان گشود. وی فرزند آیت‌الله سید حیدر صدر و نوه آیت‌الله اسماعیل صدر بود. شجره‌اش به صدرالدین صدر ــ کسی که نام خاندان صدر برگرفته از اوست ــ و از سوی دیگر به ابراهیم شرف‌الدین ــ جد خاندان آل شرف‌الدین ــ می‌رسد. نسب شریف او، با چندین واسطه، به امام موسی بن جعفر(ع) منتهی می‌شود.

تحصیلات و سلوک علمی

آغاز تحصیلات او در همان دیار کودکی، یعنی کاظمین، رقم خورد. مقدمات و سطوح را نزد پدر بزرگوارش آیت‌الله حیدر صدر، عموی دانشمندش سید محمدجواد صدر، و نیز استاد فاضل میرزا علی زنجانی فراگرفت. اما روح تشنه‌اش به معرفت، او را در 25 سالگی، در سال 1365ق، به همراه برادر خردسالش ــ سید محمدباقر صدر ــ به نجف اشرف کشاند؛ جایی که هوای آن با فقه و اصول و معرفت دینی آمیخته بود. در این شهر علم، از محضر استادان بزرگی کسب فیض نمود، از جمله:

  • آیت‌الله شیخ محمدرضا آل‌یاسین (دایی ایشان)،
  • آیت‌الله شیخ مرتضی آل‌یاسین (دایی دیگر)،
  • آیت‌الله محمدکاظم شیرازی،
  • آیت‌الله سید محسن حکیم،
  • آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی،
  • و آیت‌الله‌العظمی سید ابوالقاسم خویی.

اجتهاد و مرجعیت

در پی سال‌ها تحصیل و مجاهدت علمی، آیت‌الله سید اسماعیل صدر از سوی دو تن از مراجع بزرگ عصر خود ــ آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی و آیت‌الله شیخ مرتضی آل‌یاسین ــ اجازه اجتهاد یافت؛ گواهی‌ای که تنها پس از عبور از آزمون‌های سخت علمی و اخلاقی به دست می‌آید، و گویای صلاحیت فقهی ممتاز اوست.

تدریس و تربیت شاگردان

در دوران اقامت در نجف، کرسی تدریس دروس خارج فقه و اصول را برپا کرد و محفل درس او، مأوای دانش‌پژوهانی مشتاق بود. از میان آثار شفاهی او، تقریراتی که سید محمد صدر از مباحث فقهی‌اش در باب «نماز جمعه» نگاشته و با عنوان «اللمعة فی حکم الجمعة» منتشر کرده، بر جای مانده است. این حضور علمی پربار، تا سال 1380ق ادامه یافت؛ تا آنکه به دلیل بازگشت به کاظمین، از تدریس کناره گرفت.

روایت شهید محمدباقر صدر از برادر

شهید صدر دو سال پس از درگذشت سید اسماعیل صدر زندگینامه‌ای آکنده از اندوه و حسرت را به رشته تحریر درآورد؛ نوشته‌ای سرشار از حسرت فقدان یکی از ارکان و ستون‌های اسلام که امید می‌رفت خدمات فراوانی به این رسالت مقدس انجام دهد. این زندگینامه که متن آن را در اینجا می‌آوریم ما را از هر توضیحی بی‌نیاز می‌کند:

"آیتی در ذکاوت و فراست و حضور ذهن و سرعت فهم بود و در اخلاق و تواضع و سلامت نفس و طهارت روح و پاکی ضمیر و خیرخواهی و محبت نسبت به همه مردم، همتایی نداشت. بیش از سی سال از عمرم را همراه او بودم؛ چنان فرزندی با پدر و شاگردی با استاد و دوستی با دوست و برادری با برادر نَسَبی و برادری در دردها و آرمان‌ها و علم و سلوک. در این مدت همواره باورم به وجود بزرگ او و قلب عظیمش که برای محبت همه مردم جا داشت، بیشتر شد؛ قلبی که نتوانست غصه‌ها و دغدغه‌های بزرگی را که آن مرحوم برای دین و عقیده و رسالتش داشت، تاب بیاورد و در نهایت این قلب بزرگ، خیلی زود از تپیدن باز ایستاد.

در جوانی‌اش او را می‌دیدم که سخت مشغول تحصیل علم بود و در شب جز ساعاتی اندک، خواب را به چشم راه نمی‌داد و در روز طعم استراحت را به خود نمی‌چشاند، همواره می‌کوشید و بی‌وقفه پیشرفت می‌کرد و هر روز علمش فزونی می‌یافت و در کنار این همه، در عبادت و دستورات دینی نیز سخت‌کوش بود؛ عباداتی که او را از لحاظ روحی و درونی رشد می‌داد و به واسطه همین مجاهدت‌ها در سال‌های آخر اقامتش در نجف به مرتبه والایی از صفا و معنویت رسیده بود. هنوز به خاطر دارم که روزی با او در راهی می‌رفتم که ناگاه به من اطلاع داد که وقتی به فلان مکان برسیم، چنین اتفاقی روی خواهد داد و دقیقاً همان که او گفته بود بصورت غیرمنتظره، اتفاق افتاد. من احتمال می‌دهم که آن مرحوم در آن دوره از این دست گشایش‌های معنوی بسیار داشت.

وی در ماه رمضان سال ١٣4� در کاظمین به دنیا آمد و در سایه پدر، رشد کرد و برخی از دروس مقدماتی را نزد همو آموخت و دروس سطح را در محضر عده‌ای چون عمویش امام سید محمدجواد صدر و حجت‌الاسلام میرزا علی زنجانی گذراند. پس از تکمیل دروس سطح عزم هجرت به نجف نمود و حال آنکه به لطف ذکاوت و نبوغ و پشتکاری که داشت از حد معمول دروس سطوح بسیار عالم‌تر بود. از یاد نمی‌برم که پیش از هجرت به نجف رساله‌ای درباره طهارت اهل کتاب و رساله‌ای در حکم قبله فرد متحیر نوشته بود. این دو رساله هنوز به خط خود او باقی است و نشان‌دهنده مرتبه‌ای از پختگی علمی و دقت و احاطه است که معمولاً تنها کسی به این حد می‌رسد که دوره‌ای از درس خارج را با کمال تلاش و شایستگی سپری کرده باشد. در همان دوران، فقیه خاندان آل‌یس، آیت‌الله شیخ محمد رضا آل‌یس، هر دو این رساله‌ها یا فقط رساله اول را دیده بود و بسیار پسندیده و گفته بود که این از نشانه‌های اجتهاد است. پس از هجرت به نجف در درس فقیه آل‌یس و آیات عظام شیخ محمد کاظم شیرازی و سید محسن حکیم و سید عبدالهادی شیرازی و سید ابوالقاسم خوئی و شیخ مرتضی آل‌یس شرکت کرد و از سوی آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی و آیت‌الله شیخ مرتضی آل‌یس اجازه اجتهاد گرفت. آیت‌الله حکیم در پاسخ به عده‌ای که از ایشان خواسته بودند که به ایشان حاکم شرعی را برای رفع دعاوی، معرفی کند، این طور نوشته بود که گواهی می‌کند او (سید اسماعیل صدر) حاکمی شرعی است که حکمش لازم‌الاجرا است.

از آن دوران یک محصول فقهی گرانقدر نیز به ارمغان آورد؛ نوشتن شرح استدلالی گسترده‌ای بر کتاب «بلغة الراغبین فی فقه آل‌یس» که رساله عملیه آیت‌الله امام شیخ محمدرضا آل‌یس است. آن مرحوم، شرح این متن فقهی را که به‌خوبی گواه مرتبه والای او در اجتهاد و فقاهت و گستره احاطه و هوش فراوان او است، در چندین جلد و بالغ بر هزاران صفحه به رشته تحریر درآورد.

پس از چندی شروع به تدریس خارج نمود و عده‌ای از طلاب نصف یک دوره کامل اصولی را در درس او شرکت کردند. اما این تدریس با مهاجرت او به کاظمین در سال ١٣٨� هـ.ق [١٩6� م] ناتمام ماند و او با حضور در کاظمین محور علم و دین و مرکز زعامت دینی گشت. وی در کاظمین افزون بر درس‌های فقه و اصول برای عده‌ای از علمای کاظمین و بغداد، درس تفسیری را آغاز نمود که بیش از صد تن از دانشگاهیان و فرهیختگان در آن شرکت می‌جستند.

حیات علمی و روش‌های فعالیت دینی و تبلیغی به دست او رشد و رونق فراوانی یافت. همواره برای کارش از روح و قلب و همت خود خرج می‌کرد و بیش ‌از حد معمول خود را به زحمت می‌انداخت؛ متهجد و عابدی بود که به عبادتش بسیار عشق می‌ورزید، مدرسی بود که در تدریس خود بسیار تلاش می‌کرد، مسئولی دینی بود که با همه وجدانش و همتش با مسئولیت‌هایش مواجه می‌شد و آنها را انجام می‌داد. خدا گواه است که همواره در رنج و زحمت بود و علی‌رغم همه تلاش‌ها و خستگی‌هایش یکی از پذیراترین افراد در برخورد با مردم بود و در ارتباط با آنها سعه صدری کم‌مانند داشت، تا این‌که در ذی‌الحجه دو سال پیش، خداوند متعال جوار خود را برای او برگزید.

وی حجم انبوهی از تألیفات را از خود به جای گذاشت که مجموع آنها از نفیس‌ترین میراث‌ها به شمار می‌آید. این تألیفات عبارت‌اند از:

١ـ شرح فقهی و استدلالی بر کتاب «بلغة الراغبین» در چند جلد که این اثر مهم‌ترین محصول علمی آن مرحوم است.

٢ـ حاشیه‌ای بر «کفایة الأصول» که در آن نظرات و بحث‌های خود را بصورت گسترده بیان کرد.

٣ـ حاشیه‌ای بر «العروة الوثقی» که در آن در برخی موارد به دلیل نیز اجمالاً اشاره شده است.

4ـ حاشیه‌ای بر کتاب «التشریع الجنایی الإسلامی» اثر عبدالقادر عوده که در آن، نظر فقه جعفری را در مورد مسائلی که کتاب به آنها پرداخته، ابراز نموده است. تا کنون یک جلد از این اثر به چاپ رسیده است.

5ـ گفتارهایی در تفسیر قرآن که جلد اول آن به چاپ رسیده است.

6ـ شرح رساله حقوق امام علی بن الحسین علیهما‌السلام.

٧ـ تقریرات درس آیت‌الله خویی در اصول.

٨ـ تقریرات درس آیت‌الله خویی در طهارت.

٩ـ تقریرات درس آیت‌الله خویی در مکاسب.

١� ـ رساله‌ای درباره قاعده فراغ و تجاوز.

١١ـ شرح کتاب نکاح «العروة الوثقی».

١٢ـ حاشیه بر جزء دوم شرح لمعه.

١٣ـ رساله‌ای در حکم تزاحم بین حج و نذر.

١4ـ رساله‌ای در تشخیص مدعی و منکر.

١5ـ رساله‌ای در بیع با کودک و احکام آن.

١6ـ رساله‌ای در اسباب اختلاف میان مجتهدان.

١٧ـ مستدرک الأعیان شامل ملاحظاتی نسبت به کتاب «اعیان الشیعة».

١٨ـ [رساله عملیه به شکل] حاشیه‌ای بر رساله «بلغة الراغبین».

١٩ـ تقریر درس خارج فقه امام فقید شیخ محمد رضا آل‌یس.

٢� ـ فوائد فی الفقه و الأصول.

٢١ـ فصل الخطاب فی حکم اهل الکتاب.

٢٢ـ رساله‌ای درباره معنای عدالت به همراه رساله‌ای درباره حد ترخص برای مسافر.

٢٣ـ رساله‌ای درباره قبله فرد متحیر.

٢4ـ رساله‌ای درباره نماز جمعه.

٢5ـ رساله‌ای درباره لباس مشکوک.

٢6ـ رساله‌ای علمی درباره فروع علم اجمالی.

این مرحوم دو پسر و یک دختر پس از خود به جا گذاشت؛ پسران: سید حیدر صدر و سید حسین صدر که پس از پدرش در صحن حرم کاظمین امامت جماعت را بر عهده دارد. دختر وی نیز همسر سید حسین فرزند محمد هادی صدر است."

وفات

سرانجام، این عالم پرهیزگار و فرهیخته، در ششم ذی‌الحجه سال 1388 هجری قمری، رخت از جهان فروبست و به دیار باقی شتافت؛ درحالی‌که نامش در خاطره‌ حوزه‌ی نجف و در قلب شاگردانش باقی مانده است.

آقای سید محمدجعفر صدر نقل کرده وقتی مادر شهید صدر در سال ١٩٨6میلادی از دنیا رفت، جسد او را به نجف اشرف منتقل کردند تا ایشان را در آرامگاه امام شرف‌الدین ــ واقع در بیرون سمت چپ صحن شریف رو به خیابان شیخ طوسی ــ دفن کنند. داخل آرامگاه در کنار پسرش مرحوم سید اسماعیل صدر مکانی را برای او آماده کردند. هنگام دفن ایشان دیوار فاصل میان قبر او و قبر پسرش فروریخت و دیدند که جسد پسرش هنوز سالم است و به همان شکل مانده و هیچ تغییری نکرده است. رضوان خداوند بر او باد! و خدا او را همراه اجداد طاهرینش در بهشت سکنی دهد.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم
شناسه خبر: 1869481

مهمترین اخبار اقتصادی: