جایی که زیرساختها آینده نگرانه برای کار در نظر گرفته نشده باشد،استفاده از نعمتها مقطعی بوده و در چنین شرایطی نه تنها رشدمورد انتظار محقق نمی شود بلکه توسعه هم رویایی دست نیافتنی خواهد بود.
به گزارش خبرنگار مهر، آیا رشد اقتصادی به معنی توسعه است؟ آیا میتوان گفت با رشد اقتصادی توسعه اقتصادی هم رخ داده است؟ به طور قطع رشد اقتصادی زمینه توسعه میتواند باشد اما خود توسعه نیست. توسعه اقتصادی ( Economic development ) از مفاهیمی است که اغلب با مفهوم رشد اقتصادی یکی شمرده میشود. رشد اقتصادی در برگیرنده شاخصهای کمی اقتصادی است اما توسعه اقتصادی فرآیند پیچیدهتری است، به گونهای که این مفهوم با مفاهیمی چون تغییر و تحولات اقتصادی نزدیک تر است. مک لوپ اقتصاددان میگوید، توسعه اقتصادی عبارت است از کاربرد منابع تولیدی به نحوی که موجب رشد بالقوه مداوم درآمد سرانه در یک جامعه شود. این مفهوم، فرایندی است که طی آن مبانی علمی و فنی تولید از وضعیت سنتی به وضعیت مدرن متحول میشوند. به طور قطع دو مقوله «رشد» و «توسعه» متفاوت هستند.
حسنعلی ازگلی از کارشناسان حوزه اقتصاد درباره تفاوت دو مفهوم «رشد اقتصادی» و «توسعه اقتصادی» به مهر گفت: رشد موضوعی کمی است و با اعداد و ارقام میتوان آن را نشان داد و در تحلیلها و آمارها وارد کرد در صورتی که توسعه مفهومی کیفی بوده و باید از سوی آحاد مردم احساس شود و در بطن جامعه ملموس باشد.
وی گفت: رشد تولید و رشد صنعتی مرتبط با رشد اقتصادی بوده و به معنای افزایش سطح تولید و افزایش درآمد در کشور یا همان تولید ناخالص ملی است که کشورها با عدد و ارقام سالانه آن را نمایش میدهند. طبیعی است در جهان حاضر کشورها تلاش دارند در GDP عدد بیشتری را کسب کنند. آنچه در رشد تولید اهمیت بسیاری دارد این است که بتوانیم سرمایهها را افزایش دهیم. سرمایه عبارت از پول و نیروی کار که باید در بازار اقتصاد و تولید کشور بیشتر شوند. نکته دیگر این است که باید بهره وری عوامل تولید را افزایش دهیم تا بتوانیم به رشد واقعی دست پیدا کنیم یعنی هر فرد توانایی انجام کار بیشتر نسبت به گذشته داشته باشد.
وی تصریح کرد: هر ماشین، دستگاه و خط تولید، یا در سطح کلان هر صنعت توانایی افزایش سطح تولید بیشتری در نسبت به بازار سال گذشته داشته باشد در مسیر رشد و در ادامه توسعه گام برداشته است. به عنوان مثال، اگر امسال ۱۰۰۰ واحد تولید داشتیم باید سال آینده عدد بیشتر باشد. طبیعی است نخست باید روی بهره وری تمرکز کرد. اگر از همین ابزاری که در اختیار داریم استفاده بهتر داشته باشیم و با همان امکانات و سطح مصرف انرژی و با تعداد نفرات، در خروجی میزان بیشتری واحد تولید شاهد باشیم رشد محقق شده است.
این کارشناس حوزه اقتصاد با بیان این که ظرفیتهای خالی زیادی وجود دارد که باید مورد استفاده قرار گیرد، گفت: این هم فرصتی است که از آن سخن زیاد شنیده میشود اما در عمل برای اجرا مشکل داریم. قوانین، مقررات و حتی یک سلسله از سیاستهایی که از گذشته به دولتها به ارث رسیده و همیشه دست و پاگیر بوده اند مانع محسوب میشوند. برخی از آنها سبب میشود نتوانیم از ظرفیتهای در اختیار استفاده کنیم. به عنوان مثال مهندسان فارغ تحصیلان فعال در حوزهها بسیار کمتر از خروجی دانشگاهها است. این نشان میدهد ما نتوانسته ایم بخش زیادی از تحصیل کردهها را در حوزههای تخصصی به کار گیریم و از توانمندی و تخصص آنها بهره مند شویم.
از توسعه تا توسعه پایدار
ازگلی در ادامه سخنان خود به اهمیت توسعه پایدار اشاره کرد و گفت: امروز در جهان مساله توسعه پایدار مطرح است. توسعه امری فراگیر بوده بنابراین اگر تمام جنبههای مختلف توسعه را نداشته باشیم، نمیتوانیم از رفاه و ثروت و اشتغال کافی در کشور بهره مند شویم زیرا رویکردها قطبی بوده و به سمت یک سری صنایع و خدمات تمرکز شده است.
او گفت: رفاه ناشی از توسعه پایدار است؛ چرا در کشور ما اتفاق نیفتاده با وجود این که واحدهای تولیدی مختلف در مناطق گوناگون ایجاد و منجر به اشتغال شده چون همراه با این تولید و رشد، منابع طبیعی را از بین برده ایم از این رو مردم از ثروت ایجاد شده نتوانسته اند استفاده خوبی داشته باشند. یا دانشگاههای زیادی در کشور راه اندازی شد و خروجیهای علمی با هر سطحی ایجاد شد اما دستاوردهای علمی این افراد به کار گرفته نشد. بنابراین توسعه دانشگاه و توسعه نیروی انسانی متخصص، رفاه برای کشور ایجاد نکرده است. در نتیجه تولید به شکل ناقص سبب شده منابع طبیعی از بین برود.
وی اظهار کرد: جایی که زیرساختهای آینده نگرانه برای کار در نظر گرفته نشده باشد، رویکرد آموزش محور نباشد بلکه استفاده محور باشد، استفاده از نعمتهایی که در کشور وجود دارد، مقطعی بوده و این مقطعی فکر کردن حتماً به سایر بخشهای جامعه آسیب خواهد زد. بنابراین نباید انتظار داشت رشد واقعی در تولید رخ دهد بلکه در ادامه پس از یک یا دو دهه با پدیده مهاجرت در بخش نیروی انسانی و سرمایه رو به رو خواهیم بود و باید حتی فناوری را هم از جای دیگر به کشور منتقل کرد. در چنین شرایطی توسعه رویایی دست نیافتنی خواهد بود.
وی تاکید کرد: تمام جنبههای پایداری را باید در نظر داشت تا اقتصادی موفق مبتنی بر تولید داشته باشیم.
راهکار چیست؟
ازگلی در پاسخ به این پرسش که راهکار چیست و چگونه میتوان به معنای واقعی رشد تولید و توسعه اقتصادی داشت، گفت: برای تحقق این امر چند راه وجود دارد؛ یکی از این راهکارها و نظریهها که در حال انجام است، تقسیم کار است. به این معنی که بتوانیم در سطح تولید کشور رقابت ایجاد کنیم و بتوانیم از سرمایه انباشتهای که در کشور وجود دارد هم از نظر مادی و هم نیروی انسانی را در حوزههای مختلف تقسیم کنیم. اصطلاحی که خیلی اوقات در حوزههای تجاری مهندسان به کار میبرند مساله «برون سپاری» است. یک شرکت نباید تمام امور را خود انجام دهد باید بتواند هم در مجموعه خود و هم خارج از آن اشتغال ایجاد کند؛ علاوه بر اینکه با تقسیم کار به لحاظ مدیریت و سرمایه گذاری باری از دوش بنگاههای اقتصادی برداشته میشود و تمرکز فقط روی امور اصلی و مهم خواهد بود. به این ترتیب تمام جامعه از سرمایه انباشتهای که در کشور وجود دارد بهره مند میشوند. در چنین شرایطی یک سازمان تمام سرمایه را جذب خود نمیکند.
وی در ادامه سخنان خود عنوان کرد: البته انباشتگی سرمایه در یک بنگاه لزوماً به معنی فساد نیست اما وقتی سرریز نداشته باشد و باعث توسعه سایر قسمتها نشود منجر به توسعه پایدار نشده و رفاه ناشی از توزیع ثروت به وجود نخواهد آمد.
ازگلی به راهکار دوم برای تحقق توسعه پایدار اشاره کرد و گفت: نکته بعدی اعتقاد به وضعیت نسبی است. وضعیت نسبی یک راهکار است هدف نیست. در این تئوری تاکید میشود قرار نیست تمام کشورها در تمام زمینهها فعالیت داشته باشند بلکه در فضایی رقابتی و با تجارت آزاد بخشی از محصولاتی که تولید آنها در داخل صرفه اقتصادی ندارد وارد کرد و نیز محصولاتی که در داخل تولیدشان مزیت دارد با تولید بیشتر صادر کرد. صادرات باید مبتنی بر توانمندیهای داخلی باشد. به این ترتیب زنجیره از مزیت نسبی تولید بین کشورها شکل میگیرد. به عنوان نمونه، در سوئیس کاکائو کشت نمیشود اما بهترین شکلات دنیا در این کشور تولید میشود. یا دانمارک کشور کوچکی است و اراضی کشاورزی ندارد اما بهترین لبنیات دنیا در این کشور تولید میشود. ژاپن کشوری صخرهای و جزیره است کشوری میان اقیانوس با کوههای آتش فشان فراوان. زمین قابل بهره برداری در آن بسیار سخت پیدا میشود اما بخش زیادی از فناوری جهان از این کشور در حال تزریق شدن به سایر بنگاههای اقتصادی است. چرا؟ چون این کشورها روی مزیت خود تمرکز کرده اند فرصتهایی که توسعه پایدار را برای آنها به ارمغان آورده و منجر به رفاه اجتماعی شده است.
این کارشناس حوزه اقتصاد افزود: کشور ما دارای فرصتها و مزیتهای زیادی است اما باید درست واکاوی شود. اگر در بخشی مزیت نسبی وجود دارد که تا امروز به آن پرداخته نشده باید شروع کرد و در مقابل اگر بخشی وجود دارد که فعالیت در آن مزیتی برای ما ندارد و به اقتصاد خسارتهایی تحمیل میکند باید متوقف شود.
سرمایه گذاری و توسعه نوآوریها
ازگلی با بیان این که محور فعالیتها باید در حوزه کارآفرینی باشد خاطرنشان کرد: اقتصاد از دل مجموعههای نوآور که بر لبه دانش حرکت میکنند بیرون آمده و بالنده میشود. البته نباید توسعه تولید را فقط در توسعه فناوری دید. نوآوری و فناوری یکی از ابزارهای تولید است و نباید افراطی عملکرد و سرمایه را در یک بخش انباشته کرد. توجه به یک حوزه نباید ما را از سایر بخشها غافل کند یا توجه به حوزه صنعت نباید ما را از کشاورزی غافل کند.
ازگلی با تاکید بر این که خروجی توسعه رفاه اجتماعی است، ادامه داد: در حال حاضر بزرگترین شرکتهای خودروسازی را در کشور داریم؛ سرمایه گذاری هنگفتی در این حوزه انجام شده اما خروجی آن برای اقتصاد چیست؟ تولید در این بخش چقدر منجر به افزایش سرمایه ناشی از صادرات شده است؟ در کشور مواد خدادادی زیادی مثل نفت و گاز وجود دارد؛ چقدر توانسته ایم از این منابع بزرگ ارزش افزوده ایجاد کنیم؟ در فناوری و محصولات فراوری شده آنها چه جایگاهی در جهان داریم؟
وی اضافه کرد: یا در راه اندازی کارخانجات فولادی و تولید جز رتبههای نخست هستیم اما به لحاظ فناوری در انتهای جدول قرار داریم. عملکردها نه تنها آورده نداشته که زیانهایی را هم به کشور تحمیل کرده است.
مزیتهایی که آورده ندارند
ازگلی با اشاره به ظرفیتهای مغفول مانده، اظهار کرد: یکی از ظرفیتهای کشور تولید زعفران است چقدر تولید میکنیم و سهم ما در بازار جهانی چقدر است؟
به گفته این کارشناس ثبات اقتصادی باعث سرریز شدن سرمایهها شده و این امر بانکداری پویا را به ارمغان میآورد که درآمدزا خواهد بود.
ازگلی در پایان با اشاره به فرصتهای خط ساحلی کشور یادآور شد: خط ساحلی بزرگی در کشور وجود دارد که میتواند نقش مهمی در توسعه اقتصادی داشته باشد. در کشورهایی که به آبهای آزاد راه دارند ۲۰ درصد اقتصادشان وابسته به دریا است اما این حوزه مهم در ایران تقریباً آوردهای برای اقتصاد ندارد.