تجربه سالهای گذشته، از دهه ۹۰ تاکنون، به ما آموخته که اتکای صرف به مذاکرات جامع با ایالات متحده، بهدلیل پایههای غیر اقتصادی و بیشتر امنیتی و سیاسی این تعاملات، نمیتواند راهحل پایداری باشد و باید رو به توافقات موردی آورد.
خبرگزاری تسنیم، قصد دارد در پروندۀ «دهۀ رکود، عبرت، تجربه» بهتفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دهۀ 90، دلایل و ریشههای افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیشِرو بپردازد.
در این راستا با حسین دوردیان، اقتصاددان و پژوهشگر اقتصادی گفت و گو کردیم که طی چند بخش منتشر می شود:
درودیان: بر اساس دیدگاههای مطرحشده، میتوان گفت که ایران در مواجهه با سیاستهای خارجی، بهویژه در خصوص تحریمها، باید به یک نگرش واقعبینانهتر برسد. تجربه سالهای گذشته، از دهه 90 تاکنون، به ما آموخته که اتکای صرف به مذاکرات جامع با ایالات متحده، بهدلیل پایههای غیر اقتصادی و بیشتر امنیتی و سیاسی این تعاملات، نمیتواند راهحل پایداری باشد. برخلاف گذشته که منافع اقتصادی و نیاز آمریکا به انرژی، پایهای برای روابط ایجاد میکرد، اکنون شرایط جهانی تغییر کرده و این بنیان وجود ندارد.
وی ادامه داد: بنابراین، منطقی است که در تعامل با غرب بهجای تمرکز بر مذاکرات جامع و طولانیمدت که امکان دارد به نتیجه مطلوب نرسد، به مذاکرات موردی با هدف منافع دو طرفه بپردازیم. این رویکرد میتواند بهعنوان یک استراتژی تاکتیکی کارآمد باشد و شاید بتواند بهتدریج گسترش یابد و زمینهای برای تعاملات بیشتر فراهم کند. این استراتژی، امکان کنترل و مدیریت بهتر در مسائل داخلی را نیز فراهم کرده و به ایران اجازه میدهد که بدون وابستگی صرف به نتایج مذاکرات جامع، بتواند از فرصتهای اقتصادی و تجاری بهصورت عملیتر و واقعیتر استفاده کند.
درودیان: مثلا پیشنهاد میشود که ایران در راستای توسعه اقتصادی سواحل مکران، برنامهای چند جانبه با محوریت همکاریهای بینالمللی و بهرهگیری از ظرفیتهای منطقهای تنظیم کند. از جمله اقدامات موثر، سرمایهگذاری مشترک با چین و پاکستان در زمینههای تولید فولاد و خودروسازی است. ایجاد چنین زیرساختهایی، به ویژه در زمینه صنایع فولادی و خودروسازی، میتواند مزایای اقتصادی فراوانی برای طرفین به همراه داشته باشد.
این کارشناس اقتصادی گفت: همچنین توسعه کشت فراسرزمینی در این منطقه، بهویژه برای محصولاتی که برای تأمین نیازهای داخلی یا صادرات کاربرد دارند، میتواند از دیگر محورهای همکاری باشد. احداث خطوط ریلی پرسرعت و زیرساختهای ترانزیتی نیز علاوه بر اتصال اقتصادی با کشورهای منطقه، سبب میشود ایران بهعنوان یک مرکز ترانزیتی و تجاری قابلتوجه برای اقتصاد جهانی معنا پیدا کند.
وی افزود: با حضور بخش خصوصی توانمند و مشارکت تکنولوژیک خارجی ها در نقاط ضعف داخلی، ایران میتواند توان چانهزنی خود را در مذاکرات اقتصادی و بینالمللی افزایش دهد. این رویکرد کمک میکند تا ایران به جای اتکای صرف بر فروش انرژی، به سوی یک الگوی توسعه پایدارتر و متنوعتر حرکت کند.
انتهای پیام/