سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس با تأکید بر اینکه کشور با ناترازی مدیریت مواجه است نه ناترازی انرژی، گفت: دانش فنی، سرمایه و نیروی انسانی در کشور وجود دارد، اما ضعف در تصمیمگیری، برنامهریزی و اجرا، صنعت و انرژی را با بحران مواجه کرد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، بحران انرژی، ناترازی صنعت و افت بهرهوری اقتصادی در سالهای اخیر به یکی از اصلیترین دغدغههای کشور تبدیل شده است؛ مسائلی که از نگاه بسیاری، ریشه در کمبود منابع مالی یا ضعف دانش فنی دارد.
محمد رستمی، سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی، در میزگرد تخصصی تسنیم با نگاهی متفاوت، منشأ اصلی مشکلات را نه در نبود سرمایه و فناوری، بلکه در ناترازی مدیریتی، ضعف در تصمیمگیری و اجرا، و فقدان برنامهریزی تخصصی میداند. وی با اشاره به تجربیات میدانی خود در حوزه صنعت و انرژی، بر ضرورت اصلاح ساختار مدیریت، بهینهسازی مصرف انرژی، استفاده از الگوهای موفق بینالمللی و پرهیز از سیاستهای پرهزینه و غیرکارشناسی تأکید میکند.
تسنیم: با توجه به تورم بالا و محدودیتهای معیشتی مردم، نقطه شروع اصلاحات در حوزه انرژی را از کجا باید آغاز کرد؟ آیا اساساً در چنین شرایطی میتوان از سرمایهگذاری صحبت کرد؟
رستمی: واقعیت این است که در اقتصادی که سالانه با تورم 40 درصدی مواجه است، صحبت از سرمایهگذاری به شکل متعارف چندان معنا ندارد. وقتی بخش قابل توجهی از مردم برای تأمین نیازهای اولیه خود دچار مشکل هستند، انتظار مشارکت مستقیم آنها در طرحهایی مانند تعویض تجهیزات مصرف انرژی، چندان واقعبینانه نیست.
به نظر من، نقطه آغاز اصلاح باید از صنایع بزرگ و انرژیبر باشد؛ صنایعی مانند فولاد، پتروشیمی و نیروگاهها. بهعنوان مثال، مصرف انرژی در برخی واحدهای فولادی ما چند برابر نمونههای مشابه در کشورهای صنعتی است. این در حالی است که بخش قابل توجهی از سود این شرکتها سالانه میان سهامداران توزیع میشود، در حالی که همین بنگاهها با کمبود سرمایه در گردش مواجهاند. اگر بخشی از این منابع صرف بهینهسازی مصرف انرژی شود، بازدهی اقتصادی و ملی آن بهمراتب بیشتر خواهد بود.
تسنیم: با توجه به قفل بودن نظام مالی و محدودیت منابع، تأمین مالی این طرحهای اصلاحی چگونه امکانپذیر است؟
رستمی: مسئله اصلی، نبود منابع نیست؛ بلکه نبود الگوی مشخص و اقتصادی برای اجرای پروژههاست. اگر بتوانیم یک مدل شفاف و قابل اتکا طراحی کنیم، هم سرمایهگذار وارد میشود و هم مردم میتوانند نقش ایفا کنند.
نمونه عملی آن، طرح جایگزینی بخاریهای کممصرف است. در برخی استانها، صنایع بزرگ وارد این حوزه شدند و با سرمایهگذاری در توزیع تجهیزات کممصرف، از محل صرفهجویی انرژی، منافع خود را تأمین کردند. در نتیجه، هم تولید آن واحد صنعتی متوقف نشد و هم مصرف انرژی کشور کاهش یافت. اگر چنین الگوهایی بهدرستی طراحی و تبیین شوند، قطعاً سرمایهگذار داخلی برای ورود به حوزه نیروگاهها، بهویژه نیروگاههای سیکل ترکیبی، وجود دارد.
تسنیم: چرا با وجود این ظرفیتها، سرمایهگذاران تمایلی به ورود به حوزه انرژی ندارند؟
رستمی: دلیل اصلی این است که پروژهها مقرونبهصرفه طراحی نشدهاند. سرمایهگذار زمانی وارد میشود که بداند بازگشت سرمایه مشخص و قابل پیشبینی است. اگر دولت بتواند مدل فروش انرژی، قیمتگذاری و تضمین بازگشت سرمایه را شفاف کند، بسیاری از این پروژهها بهصورت طبیعی اجرایی میشوند.
در حال حاضر، عدمالنفع ناشی از قطعی انرژی، تعطیلی صنایع و حتی تعطیلیهای مکرر به دلیل آلودگی هوا، خسارت بسیار سنگینی به اقتصاد کشور وارد میکند. این هزینهها اگر بهدرستی محاسبه شود، مشخص میشود که سرمایهگذاری در بهینهسازی انرژی کاملاً توجیهپذیر است.
تسنیم: به موضوع تعطیلیها اشاره کردید. این مسئله چه اثری بر اقتصاد کشور دارد؟
رستمی: تصور رایج این است که با تعطیلی تهران، فقط پایتخت متوقف میشود، در حالی که در عمل کل کشور تعطیل میشود. بسیاری از فعالیتهای اداری، اقتصادی و خدماتی در استانها به تصمیمات و مراجعات تهران وابسته است.
وقتی تهران تعطیل میشود، زنجیرهای از توقف فعالیتها در سراسر کشور شکل میگیرد. اگر عدمالنفع این تعطیلیها محاسبه شود، متوجه میشویم که هزینه آن بهمراتب بیش از هزینه سرمایهگذاری برای حل ریشهای مشکلات انرژی و آلودگی هواست.
تسنیم: یکی از انتقادات شما متوجه نظام برنامهریزی کشور است. مشکل را دقیقاً در کجا میبینید؟
رستمی: به اعتقاد من، مشکل اساسی در نحوه برنامهریزی کلان کشور است. سازمان برنامه و بودجه عملاً به پر کردن جداول و فایلهای اکسل محدود شده، بدون آنکه از ظرفیت نخبگان تخصصی برای حل مسائل واقعی کشور استفاده شود.
در بسیاری از کشورها، از جمله چین، نهادهایی متشکل از نخبگان علمی و فنی، مسئول طراحی مسیر توسعه هستند. در حالی که در کشور ما، مدیریت حوزههای تخصصی مانند انرژی، گاه به افرادی سپرده میشود که تحصیلات و تجربه مرتبط با این حوزه ندارند. طبیعی است که در چنین شرایطی، ناترازیها و ناکارآمدیها تداوم پیدا کند.
رستمی: بخش مهمی از ناترازیها ناشی از نبود نگاه تخصصی در تصمیمگیریهاست. انرژی حوزهای کاملاً فنی و مبتنی بر اصول علمی مشخص است. وقتی مدیران این بخش شناخت دقیقی از مبانی فنی، ترمودینامیک و اقتصاد انرژی نداشته باشند، تصمیمات نادرست گرفته میشود و هزینه آن را کل کشور پرداخت میکند.
بهینهسازی مصرف، توسعه نیروگاههای سیکل ترکیبی و استفاده از فناوریهای کارآمد، راهکارهایی شناختهشده هستند، اما اجرای آنها نیازمند مدیریت تخصصی و برنامهریزی علمی است، نه تصمیمات مقطعی و غیرکارشناسی.
تسنیم: برخی معتقدند چالش اصلی صنعت کشور کمبود نیروی انسانی ماهر یا نبود سرمایهگذاری است. از نگاه شما گره اصلی صنعت و مسئله انرژی چیست؟
رستمی: کمبود نیروی انسانی ماهر یکی از چالشهای مهم آینده صنعت کشور است، اما مسئله اصلی امروز ما نیست. خوشبختانه در سالهای اخیر شاهد افزایش استقبال دانشآموزان از هنرستانها بودهایم که اتفاق بسیار مثبتی است.
با این حال، مشکل جدی در ادامه مسیر این نیروهاست. بسیاری از هنرجویان پس از پایان هنرستان تمایل دارند مسیر تحصیلی خود را در مقاطع بالاتر ادامه دهند و به تکنسین یا لیسانس حرفهای تبدیل شوند، اما در این مسیر با موانع ساختاری مواجهاند. دانشگاههایی مانند «دانشگاه ملی مهارت» باید بهطور جدی در این حوزه تقویت شوند تا پیوند واقعی میان آموزش مهارتی و صنعت شکل بگیرد.
رستمی: بهصراحت عرض میکنم؛ چالش اصلی کشور ناترازی انرژی نیست، ناترازی مدیریت است. مدیریت در سطح کلان کشور، وزارتخانهها و سازمانهای تخصصی بهگونهای است که عملاً فرصتی برای تفکر، برنامهریزی و تصمیمگیری مؤثر باقی نمیماند. وقتی مدیران دائماً درگیر روزمرگی هستند، نمیتوان انتظار حل مسائل راهبردی مانند انرژی، صنعت و بهرهوری را داشت.
تسنیم: ارزیابی شما از برنامه هفتم توسعه چیست؟ برخی معتقدند این برنامه قابل اجرا نیست.
رستمی: به نظر من برنامه هفتم توسعه، برنامه خوبی است و مجلس نیز بهصورت جدی اجرای آن را رصد میکند. اینکه گفته میشود «قابل اجرا نیست»، بیشتر ناشی از ضعف در اراده اجرایی است نه ضعف در متن برنامه.
جالب است بدانید کشور چین نیز تاکنون 14 برنامه توسعه تدوین کرده و همه آنها را اجرا کرده است، در حالی که ما 14 برنامه داشتهایم اما بخش قابل توجهی از آنها بهطور کامل اجرا نشدهاند. مسئله اینجاست که تصمیم گرفته میشود، اما اجرا نمیشود.
رستمی: بله، مثال روشن آن اجرای ماده 46 قانون در حوزه بهینهسازی انرژی است که با وجود گذشت بیش از یک سال از آغاز به کار دولت، هنوز اجرایی نشده است. یا در سطح مدیریتی، ما شاهد بلاتکلیفیهای طولانیمدت هستیم. برای مثال، یک واحد بزرگ صنعتی یا سازمان مهم ماهها با سرپرست اداره میشود. این شیوه اداره، عملاً تصمیمگیری را فلج میکند. سرپرست نه اختیار کامل دارد و نه مسئولیتپذیری لازم؛ در نتیجه قراردادها امضا نمیشود، سرمایهگذاری متوقف میماند و تولید آسیب میبیند.
تسنیم: این وضعیت چه اثری بر عملکرد واحدهای تولیدی میگذارد؟
رستمی: واحد تولیدی بدون مدیر نمیتواند حتی یک روز بهدرستی اداره شود. اداره ششماهه یا طولانیتر یک مجموعه با سرپرست، یعنی توقف تصمیمسازی. بخش زیادی از عقبماندگی صنعت ما نیز به همین دلیل است. ماشینآلات فرسوده، نوسازینشده و نبود تصمیم قاطع مدیریتی باعث شده محصولات صنعتی ما از نظر کیفیت و بهرهوری با استانداردهای جهانی فاصله داشته باشد.
رستمی: مجلس ابزار اصلیاش قانونگذاری و نظارت است. برنامه هفتم توسعه و طرحهای مرتبط با نوسازی صنعت و بهینهسازی انرژی در مجلس وجود دارد. مسئله این نیست که قانون نداریم؛ مسئله این است که ساختار اجرایی منسجم برای اجرا وجود ندارد.
برای مثال، سازمانی با عنوان «سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی» پیشبینی شده، اما هنوز بهدرستی شکل نگرفته است. تا زمانی که ساختارهای تصمیمگیر و اجرایی تثبیت نشوند، حتی بهترین قوانین هم به نتیجه نمیرسند.
رستمی: مشکل اصلی کشور نه کمبود نیروی انسانی است، نه نبود قانون و نه حتی فقدان سرمایه؛ مشکل اصلی، مدیریت پراکنده، تصمیمگیریهای معطل و نبود اراده اجرایی منسجم است. اگر این گره مدیریتی باز نشود، هم صنعت آسیب میبیند، هم انرژی، و هم اقتصاد کشور.
رستمی: من با این نگاه موافق نیستم. ما از نظر دانش فنی عقب نیستیم. اجازه بدهید از تجربه شخصی خودم مثال بزنم. سال 1379 در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شدم و موضوع پایاننامهام بررسی سیستم ترمز، فرمان و تعلیق یک مینیبوس با هدف هیبریدسازی بود.
آن زمان، مفاهیمی مانند خودروهای هیبریدی برای بسیاری ناشناخته بود، در حالی که امروز بهعنوان یک راهکار شناختهشده مطرح میشود. بنابراین مسئله ما نداشتن دانش نیست؛ مشکل اصلی، نبود اراده برای بهکارگیری دانش موجود است.
تسنیم: با این توضیح، نگاه شما به توسعه خودروهای برقی در شرایط فعلی کشور چیست؟
رستمی: توسعه خودروهای برقی بدون توجه به زیرساختها، تصمیم درستی نیست. ما در حال حاضر با کمبود برق مواجه هستیم، بهویژه در ساعات اوج مصرف. طبیعی است که ابتدا باید تولید برق را سامان بدهیم و بعد به سمت توسعه خودروهای برقی برویم.
ضمن اینکه قیمت خودروهای برقی با شرایط اقتصادی فعلی، بسیار بالاست و بخش بزرگی از جامعه توان خرید آن را ندارد. بنابراین نمیتوان صرفاً با شعار، این مسیر را طی کرد.
رستمی: تجربه چین بسیار قابل تأمل است. در شهرهایی مانند پکن، محدودیتهای جدی برای ورود خودروها اعمال شده است. خودروهای غیرپلاک پکن اجازه ورود به شهر را ندارند و تعداد پلاکها نیز سقف مشخصی دارد.
حدود 30 درصد خودروهای پکن برقی هستند و پلاکهای مشخصی دارند. علاوه بر آن، تقریباً تمام موتورسیکلتها در شهرهای بزرگی مانند پکن و شانگهای برقی هستند که تأثیر قابل توجهی در کاهش آلودگی صوتی و زیستمحیطی داشته است. این اقدامات مجموعهای از سیاستهای هماهنگ است، نه یک تصمیم مقطعی.
تسنیم: غیر از حملونقل، چه عواملی در آلودگی شهرهای بزرگ مؤثر است؟
رستمی: آلودگی فقط به خودرو محدود نمیشود. صنایع آلاینده از اطراف شهرها خارج شدهاند، روشن کردن آتش در محدوده شهری ممنوع است و حتی واحدهای مسکونی بهعنوان منابع تولید آلودگی مورد توجه قرار گرفتهاند. تمام خانههایی که از بخاری و پکیج استفاده میکنند، تولید مونوکسیدکربن دارند. اگر بتوان این منابع آلاینده را از بافت شهری خارج کرد یا شیوه تأمین انرژی آنها را اصلاح کرد، تأثیر قابل توجهی در کاهش آلودگی خواهد داشت.
رستمی: بله، به اعتقاد من گازرسانی سراسری و بدون ملاحظات فنی و اقتصادی، یک اشتباه راهبردی بوده است. ما در بسیاری از مناطق صعبالعبور، کیلومترها لوله گاز کشیدهایم، در حالی که راهکارهای سادهتر و کمهزینهتری وجود داشته است.
برای مثال، در دورهای که مدیرعامل یک واحد صنعتی بودم، بهجای صرف هزینه سنگین برای گازکشی، از آبگرمکن خورشیدی استفاده کردیم و مشکل بهطور کامل حل شد. این تجربه نشان میدهد که همیشه راهحلهای سادهتر و کمهزینهتر وجود دارد، اگر نگاه تخصصی و منعطف داشته باشیم.
رستمی: مسئله اصلی کشور کمبود فناوری یا دانش نیست؛ مشکل، نوع تصمیمگیری و الگوی سیاستگذاری است. ما باید متناسب با شرایط جغرافیایی، اقتصادی و زیستمحیطی هر منطقه تصمیم بگیریم، نه اینکه یک نسخه واحد را برای کل کشور اجرا کنیم. اگر این نگاه اصلاح شود، هم هزینهها کاهش پیدا میکند، هم بهرهوری بالا میرود و هم بسیاری از مشکلاتی که امروز با آن مواجه هستیم، قابل حل خواهد بود.
انتهای پیام/