اگر در روند صدور صندوق های سرمایه گذاری با توجه به ظرفیتهای بازار تجدید نظر نشود با نابودی سهامدارانی که با تحلیل شخصی فعالیت میکنند، بحران سراغ همین صندوقها خواهد آمد.
به گزارش خبرنگار مهر، پس از جهش بازار در سالهای ۹۸ و ۹۹ و ورود عموم جامعه بدون دانش مالی به بازار سرمایه صرفاً از روی هیجان و ترس از جاماندگی از سودهای چندصد درصدی و بالطبع آن همراه با ریزش بازار و متضرر شدن جمعی کثیری از سهامداران سرمایه گذاری غیر مستقیم بیش از پیش در جامعه سهامداری مورد توجه قرار گرفت از سوی دیگر متولیان بازار سرمایه بدون آسیب شناسی اتفاقات سالهای ۹۸و ۹۹ و بعد از آن و بازی دولت و بانک مرکزی در آن بازه زمانی صرفاً با بهانه عدم دانش مالی سرمایهگذاران بر روی اتفاقاتی که بیشتر شبیه یک کلاهبرداری مالی بود سرپوش گذاشته و از آن تاریخ اقدام به تشویق مردم بیش از پیش به سرمایهگذاری غیر مستقیم کردند این در حالی است که درصدی زیادی از مالباختگان سال ۹۹ که بدون دانش و صرفاً از روی هیجان وارد بازار شده بودند هم اکنون دیگر در بازار فعالیتی نداشته و عطای این بازار را به لقایش بخشیدند.
عمده کسانی که در بازار فعال هستند عموماً افرادی هستند که با حداقلهای بازار آشنا و از سوی دیگر درد و سختی سال ۹۹ را چشیدهاند، در این سالها بازار سرمایه دست خوش تغییراتی بوده است، سهولت اعطای مجوز کارگزاریها، سبدگردانها و بالاخره گسترش صندوقهای سرمایهگذاری در این سالها شاهد اعطای مدلهای مختلفی صندوقهای سرمایهگذاری در بازار بودیم از صندوقهای درآمد ثابت گرفته تا صندوقهای اهرمی و معامله در سهام.
برای شرح این مطلب با آقای جواد فلاحیان کارشناس و فعال بازار سرمایه به گفتوگو نشستهایم:
آقای فلاحیان، بسیاری از مسئولان علت ریزش و هیجان بازار را به دلیل عدم دانش مالی فعالان بازار سهام معرفی میکنند، آیا مشکلات بازار صرفاً به دلیل عدم دانش مالی فعالان آن است؟
قطعاً پاسخ این سوال خیر است، بازاری که بیش از ۷۰ درصد بنگاههای آن را مستقیم و با غیر مستقیم شرکتهای دولتی به خود اختصاص دادهاند سهامدار خرد میتواند نقش بسیار کمرنگی را در بازار داشته باشد.
بررسی فروشهای سال ۹۹ و مورد آخر آن ۱۷ اردیبهشت سال جاری قطعاً واقعیتهای دیگری را نشان خواهد داد همان طوری که همین شرکتهای خصولتی در سالهای ۹۸،۹۹ باعث سوپر حباب بازار و فروش سهام در بازار شدند همین شرکتها بازیگری اصلی بازار را در اختیار دارند ولی سازمان بورس به عنوان نهاد ناظر بر بازار این روزها بهجای آنکه وظیفه نظارتی خود را بر رفتار بزرگان بازار تقویت کند در حال اعطای مجوزهای بی حساب کتاب صندوقها است. باید اشاره کرد برای کسانی که دانش کافی در بازارهای مالی ندارند قطعاً صندوقها و سبدگردانهای مجاز بهترین گزینه هستند.
این صندوقها روز به روز فربهتر شده و بنابر نزدیکی به ارگانهای بازار سرمایه، اطلاعات خاصی را هم در اختیار دارند، آیا رقابت این صندوقها با فعالان خرد عادلانه است؟
بله عادلانه نیست، صندوقهای سرمایه گذاری با توجه به تبلیغاتی که این روزها صورت میگیرد منابع بسیاری را جذب کردند و از سوی دیگر رانتی مثل عرضههای اولیه که سازمان در اختیار آنها قرار داده در یک رقابت نابرابر با سهامدارانی که بر اساس دانش خود فعالیت میکنند قرار گرفته از طرف دیگر تجمیع پولهای خرد در صندوقها میتواند کنترل بازار را برای متولیان بازار آسانتر کند در سنوات اخیر شاهد آن بودیم که سازمان با تغییر میزان تعهد خرید سهام در صندوقهای درآمد ثابت بعضاً باعث افزایش فشار فروش در بازار شده است هرچند این موضوع روی نمایان ماجرا است از طرفی از آنجایی که مدیران نهادهای مالی و صندوقها از سوی سازمان تأیید صلاحیت میشوند سازمان دقت کافی را در تأیید این بزرگواران داشته که مبادا بر خلاف سیاستهای مجموعه رفتار کنند در بازار همواره تماسهای صبحگاهی بابت خرید یا فروش سهام به گوش میرسد که تا امروز همواره تکذیب شده است ولی تابلو معاملات با توجه به همه تکذیبها حکایت از چیز دیگری دارد.
روند صدور صندوقهای سرمایهگذاری بازار را تبدیل به جنگلی کرده است که عمده حیوانات آن شیر هستند و مابقی حیوانات توسط این شیرها در حال دریده شدن هستند و با انقراض مابقی حیوانات مرگومیر به سراغ شیرها خواهد آمد.
پس به نظر شما بحران به سراغ این صندوقها در آینده خواهد آمد؟
بله، قطعاً اگر روند صدور آن با توجه به ظرفیتهای بازار مدیریت نشود با نابودی سهامدارانی که با تحلیل شخصی فعالیت میکنند بحران سراغ همین صندوقها خواهد آمد و بعد از بحران مؤسسات مالی این بار باید شاهد بحران در صندوقها باشیم، از سوی دیگر شاهد فسادهایی هم در این صندوقها هستیم که با توجه به عدم اثبات از گفتن آن پرهیز میکنم، سازمان بورس به جای اعطای بی حساب کتاب صندوقها میبایست با کار کارشناسی فضا را برای عموم مردم با هر دانش و سلیقه معاملاتی فراهم نموده نه آنکه بسترهای بازار را با یک رقابت نابرابر برای گروهی خاص فراهم کند.
هرچند یکی از اقدامات خوب بازار خبر راه اندازی بازار حرفهای برای شرکتهای پروژه محور است که عملاً این اقدام میتواند به فرهنگ سهامداری همراه با کسب دانش مالی کمک بسیاری کند.