اکونومیک 24
08 مرداد 1402 - 07:12

تاراج ثروت آمریکا توسط "فد"؛ به روایت نمایندۀ کنگره

"همۀ اینها به هزینۀ دولت ایالات متحد و با ایجاد خسارتی مشمئزکننده برای مردم آمریکا انجام می‌شود. فقط ثروت قابل‌توجه، ما را قادر ساخته که همزمان با اینکه این کار را انجام می‌دادیم، سرپا و مقاوم بمانیم."

خبرگزاری تسنیم؛ پرونده "باجِ باجه"؛ بخش 179

اشارت | در بخش اول پرونده دربارۀ شخصیت منحصر به فرد لوئیس توماس مک‌فادن نوشتیم. او، به‌عنوان نماینده و مسئول کارکشتۀ کمیسیون پول و بانکداری کنگرۀ آمریکا، نکات قابل تأملی دربارۀ مکانیزم سیطرۀ فدرال‌رزرو بر کل اقتصاد آمریکا را رمزگشایی کرده است. با توجه به طولانی بودن سخنرانی وی، ترجمۀ کامل این سخنرانی در چند بخش تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود. بخش اول و دوم، در روزهای گذشته تقدیم شد؛ بخش سوم که در ادامه می‌خوانید، غنی‌تر از هر دو بخش پیشین، و حاوی سخنان مک‌فادن در تبعات انتشار پول فدرال رزرو است، که با هزینۀ بدهکار شدن مردم آمریکا منتشر می‌شود.

+ شماره‌های پیشین پروندۀ «باجِ باجه» {اینجا} در دسترس است.

*  *  *  *  *  *  *  *  *  *

مک‌فادن در ادامه می‌افزاید:

برخلاف این هشدارها و همۀ هشدارهای دیگر، طرفداران قانون فدرال‌رزرو 12 شرکت اعتبار خصوصی ایجاد کردند و به آنها انحصار مطلق پول ایالات متحده را اعطا نمودند؛ نه‌تنها اسکناس‌های فدرال‌رزرو، بلکه تمام پول‌ها! قانون فدرال‌رزرو راه‌هایی ارائه می‌کند که از طریق آن طلا و اسکناس عمومیِ موجود در دست مردم آمریکا می‌تواند توسط بانک‌های فدرال‌رزرو در ازای اسکناس‌های فدرال‌رزرو، که پول نیستند بلکه صرفاً وعدۀ پرداخت پول هستند، دریافت شود. از آن روز نحسی که این کار انجام شد، انحصارات اولیه، به‌وسیلۀ تغییرات شرورانۀ بعدیِ قانون فدرال‌رزرو و همچنین عملکردهای غیرقانونی و خیانتکارانۀ هیئت مدیرۀ فدرال‌رزر و بانک‌های فدرال‌رزرو گسترش یافته است.

بخش‌های پیشین مرتبط با این سخنرانی را اینجا ببینید

آقای رئیس! وقتی یک تاجر چینی، موی انسان را به یک سازندۀ کلاه‌گیس اهل پاریس می‌فروشد و ثمن آن را به دلار دریافت می‌کند، بانک‌های فدرال‌رزرو می‌توانند سند بدهی او را در مقابل سازندۀ کلاه‌گیس بخرند و از آن به‌عنوان وثیقه (پشتوانه) برای اسکناس‌های فدرال‌رزرو استفاده کنند. به این ترتیب، دولت ایالات متحد، بدهی کلاه‌گیس‌ساز را به تاجر چینی پرداخت می‌کند و در ازای آن چیزی جز یک عنوان مبهم (سند مبهم) به نام موهای چینی دریافت نمی‌کند.

آقای رئیس! اگر یک تقطیرکنندۀ اسکاتلندی بخواهد محموله‌ای از ویسکی اسکاتلندی را به ایالات متحد بفرستد، می‌تواند صورتحساب خود را به دلار بگیرد. پس از اینکه خریدار با نوشتن نام خود روی آن حواله، آن را پذیرفت، تقطیرکنندۀ اسکاتلندی می‌تواند آن صورتحساب را به بازار تنزیل در شهر نیویورک ارسال کند، جایی که هیئت مدیرۀ فدرال‌رزرو و بانک‌های فدرال‌رزرو آن وثیقه را خریداری و به‌عنوان وثیقه (پشتوانه) برای انتشار جدید اسکناس‌های فدرال‌رزرو استفاده می‌کنند. بنابراین دولت ایالات متحد حتی پیش از ارسال محمولۀ تقطیرکنندۀ اسکاتلندی، پول می‌پردازد، و اگر محموله در راه گم شود، یا اگر گارد ساحلی آن را مصادره کند و از بین ببرد، بانک‌های فدرال‌رزرو به‌سادگی زیان را حذف می‌کنند و دولت هرگز پولی را که به تقطیرکنندۀ اسکاتلندی پرداخت شده، پس نمی‌گیرد. درحالی‌که ما در حال تلاش برای اعمال ممنوعیت در اینجا هستیم، هیئت مدیرۀ فدرال‌رزرو و بانک‌های فدرال‌رزرو در حال تأمین مالی کسب و کار تقطیر در اروپا هستند و صورتحساب‌های فروشندگان مشروبات قاچاق را با اعتبار عمومی دولت ایالات متحد پرداخت می‌کنند.

آقای رئیس! اگر یک آبجوساز آلمانی آبجو را به این کشور یا هر جای دیگری در جهان بفرستد و به‌ازای صورتحساب خود 3 دلار بگیرد، بانک‌های فدرال‌رزرو آن صورتحساب را می‌خرند و از آن به‌عنوان وثیقه (پشتوانه) برای اسکناس‌های فدرال‌رزرو استفاده می‌کنند. به این ترتیب، آنها دولت ما را مجبور می‌کنند که به آبجوساز آلمانی پول آبجو را بپردازد. چرا باید به هیئت مدیرۀ فدرال‌رزرو و بانک‌های فدرال‌رزرو اجازه داده شود که صنعت آبجوسازی آلمان را تأمین مالی کنند، چه از این طریق و چه با وادار کردن بانک‌های کوچک و هراسانِ ایالات متحد به سرمایه‌گذاری در کارخانه آبجوسازی ایزنبِک و بانک آلمانی؟!

آقای رئیس! اگر دینامیت نوبل آلمان بخواهد دینامیت را به ژاپن بفروشد تا در منچوری یا جاهای دیگر استفاده کند، می‌تواند صورتحساب خود را در مقابل مشتریان ژاپنی خود به دلار صادر کند و آن صورتحساب را به بازار تبهکار تنزیل در شهر نیویورک بفرستد. هیئت مدیرۀ فدرال‌رزرو و بانک‌های فدرال‌رزرو آن را می‌خرند و از آن به‌عنوان وثیقه (پشتوانه) برای انتشار جدید اسکناس‌های فدرال‌رزرو استفاده می‌کنند، ضمن اینکه در همان حال، هیئت مدیرۀ فدرال‌رزرو به دینامیت نوبل کمک خواهد کرد تا سهامش را در سیستم بانکی ایالات متحد مستقر نماید. چرا باید نمایندگان خود را به کنفرانس خلع سلاح در ژنو بفرستیم درحالی‌که هیئت فدرال‌رزرو و بانک‌های فدرال‌رزرو در حال وادار کردن دولت ما به پرداخت بدهی ژاپنی‌ها به سازندگان آلمانی مهمات هستند؟

آقای رئیس! اگر یک پرورش‌دهندۀ لوبیا در شیلی بخواهد محصول لوبیا تولید کند و به یک مشتری ژاپنی بفروشد، می‌تواند برای مشتری احتمالی ژاپنی خود صورتحسابی به دلار صادر کند و آن را توسط هیئت فدرال‌رزرو تنزیل کند. بانک‌ها حتی قبل از اینکه او لوبیا را در زمین بکارد، پول را به خرج مردم آمریکا، از این کشور خارج می‌کنند.

آقای رئیس! اگر یک آلمانی در آلمان مایل به صادرات کالا به آمریکای جنوبی یا هر جای دیگر باشد، می‌تواند صورتحساب خود را برای مشتری خود صادر کند و به ایالات متحد بفرستد و پیش از ارسال یا حتی پیش از تولید آن، پول کالا را از این کشور خارج نماید.

جناب رئیس! چرا باید پول آمریکا برای نیرومند کردن موی انسان چینی پرداخت شود؟ چرا باید برای تجارت یک سازندۀ کلاه‌گیس پرداخت شود؟ چرا باید در تقویت صنعت آبجوی آلمان استفاده شود؟

چرا باید برای یک لوبیای کاشته نشده برای کشت در شیلی و مصرف در ژاپنی پرداخت شود؟ چرا باید دولت ایالات متحد مجبور شود سالانه میلیاردها دلار برای پرداخت بدهی یک خارجی به خارجی دیگر هزینه کند؟ آیا به این دلیل است که سپرده‌گذاران بانک ملی ما پول خود را از بانک‌های ما خارج و به خارج از کشور ارسال کرده‌اند؟ آیا به این خاطر باید پول خود را از دست می‌دادند؟ چرا باید اعتبار عمومی دولت ایالات متحد و به همین ترتیب پول متعلق به سپرده‌گذاران بانک ملی ما برای حمایت از آبجوسازان خارجی، فروشندگان موادمخدر، تقطیرکنندگان ویسکی، سازندگان کلاه‌گیس، بازرگانان موی انسان، پرورش‌دهندگان لوبیای شیلیایی و موارد مشابه استفاده شود؟ چرا باید سپرده‌گذاران بانک ملی و دولت ما مجبور به تأمین مالی کارخانه‌های مهمات آلمان و روسیۀ شوروی شوند؟!

آقای رئیس! اگر یک آلمانی در آلمان بخواهد به آلمانی دیگری چرخ‌دستی بفروشد، پیش از اینکه یک کشاورز آمریکایی درخواست وامش برای رساندن محصولش به بازار را توضیح دهد، آن فرد آلمانی می‌تواند حواله را به دلار صادر کند و با ارسال آن به آمریکا و تنزیل سند، پول را از بانک‌های فدرال‌رزرو خارج نماید. در آلمان، زمانی‌که اعتباری و قرضی به کسی داده می‌شود، طلبکار می‌گوید: «می‌بینمت، باید این حواله یا ضمانت باید به‌گونه‌ای باشد که بتوانم نقدش کنم (تنزیلش کنم)». سایر خارجی‌ها نیز همین احساس را دارند. ذخیره‌ای که این آقایان به آن اشاره می‌کنند، ذخیرۀ ماست که همانطور که می‌دانید تماماً از پول سپرده‌گذاران بانک‌های آمریکایی تشکیل شده است. فکر می‌کنم خارجی‌ها باید اوراق تجاری خود را نقد کنند و آن را برای بانکدارانی که از آن برای گرفتن پول نقد از جیب مردم آمریکا استفاده می‌کنند، به اینجا بفرستند.

آقای رئیس! هیچ نمونه‌ای در جهان مانند فدرال‌رزرو وجود ندارد که از سپرده‌های بانکی مصادره شده به این صورت تشکیل شده باشد. این یک مخزن عمومی از ثروت آمریکاست که در آن خارجی‌ها مدعی حقوقی برابر یا بیشتر از آمریکایی‌ها هستند. بانک‌های فدرال‌رزرو عامل بانک‌های مرکزی خارجی هستند. آنها از پول سپرده‌گذاران بانکی ما به نفع اصالت (ملیت) خارجی خود استفاده می‌کنند. آنها اعتبار عمومی دولت ایالات متحد را مبادله می‌کنند و آن را با لحاظ سودی برای خود به خارجی‌ها اجاره می‌دهند.

همۀ اینها به هزینۀ دولت ایالات متحد و با ایجاد خسارتی مشمئزکننده برای مردم آمریکا انجام می‌شود. فقط ثروت قابل‌توجه، ما را قادر ساخته که همزمان با اینکه این کار را انجام می‌دادیم، سرپا و مقاوم بمانیم.

من معتقدم که اگر ما این فتنۀ دائمی را اینجا نداشتیم، پس از جنگ جهانی، ملت‌های جهان نیز با آرامش بیشتری مستقر می‌شدند و این پول سپرده‌گذاران بانکی ما به بخش خصوصی اختصاص داده می‌شد، و توسط آنها در حواله‌های نامحدود مرتبط به اعتبار عمومی دولت ایالات متحد استفاده می‌شد. اما هیئت فدرال‌رزرو از جهان دعوت کرد که وارد شود و پول نقد، اعتبار، کالاها و هر چیز ارزشمند دیگری را که قابل جابجایی است با خود به همراه داشته باشد. ارزش‌هایی بالغ بر میلیاردها دلار توسط هیئت فدرال‌رزرو و بانک‌های فدرال‌رزرو به نفع اصل خارجی‌شان از این کشور خارج شده است. ایالات متحد، چپاول و غارت شده است. سازه‌های ما تخریب شده و فقط دیوارها پابرجا مانده‌اند. با ارتکاب این جنایت، هر چیزی که جهان می‌توانست برای فروش به ما جمع‌آوری کند، با هزینۀ خودمان توسط هیئت فدرال‌رزرو و بانک‌های فدرال‌رزرو به اینجا آورده شد، تا آنجا که بازارهای ما در کالاهای وارداتی غیرضروری و ناخواسته با قیمت بسیار بالاتر از ارزش واقعی غرق شد؛ و این باعث شد تا (واردات کالاهای غیرضروری) با حجم دلاری صادراتِ واقعی و صادقانۀ ما برابر شود و تراز تجاری مطلوب ما را از بین ببرد یا کاهش دهد. هیئت مدیرۀ فدرال‌رزرو و بانک‌های فدرال‌رزرو به‌عنوان کارگزاران بانک‌های مرکزی خارجی، با هر وسیله‌ای که در اختیار دارند تلاش می‌کنند تا تراز تجاری مطلوب ما را کاهش دهند. آن‌ها برای مدیران خارجی خود عمل می‌کنند و دستمزد‌هایی را از خارجی‌ها برای اقدام علیه بهترین منافع ایالات متحد دریافت می‌کنند. طبیعتاً رقابت بزرگی بین خارجی‌ها برای جلب‌نظر هیئت مدیرۀ فدرال‌رزرو وجود داشته است.

 آنچه ما باید انجام دهیم این است که ذخایر بانک‌های ملی خود را به خانۀ مردمی که آنها را به‌دست آورده‌اند و تولید کرده‌اند و هنوز مالک آنها هستند و بانک‌هایی که مجبور شده‌اند آنها را به منفع‌طلبان غارتگر تسلیم کنند، بفرستیم. ما باید مخزن فدرال‌رزرو را نابود کنیم، جایی که ذخایر بانک ملی ما به نفع خارجی‌ها توقیف می‌شود. ما باید کاری کنیم که برای خارج‌نشین‌ها بسیار دشوار شود که بتوانند پول را از دست ما خارج کنند. ما باید آمریکا را برای آمریکایی‌ها نجات دهیم.

آقای رئیس! وقتی یک اسکناس 10 دلاری فدرال‌رزرو را در دست دارید، یک تکه کاغذ در دست دارید که دیر یا زود 10 دلار طلا برای دولت ایالات متحد هزینه خواهد داشت، مگر اینکه دولت موظف باشد از استاندارد طلا صرفنظر کند.[1] اکنون یک پشتوانۀ 40درصدی یا چهاردلاری طلا از آن محافظت می‌کند.

پشتوانۀ این اسکناس پنیر (متعفن و بدبوی) لیمبرگر است که در یک انبار خارجی مشهور شد (اشاره به اتفاقی خاص، که اکنون از آن بی‌اطلاع هستیم)؛ یا قوطی‌هایی تقلبی است که ادعا می‌کنند حاوی نخود هستند، اما ممکن است حاوی نخود نباشند، بلکه حاوی آب نمک باشند، یا گوشت اسب، داروهای غیرمجاز، چکمه‌های فانتزی، پارچه و استخوان روسی که ایالات متحد سال گذشته بیش از یک میلیون دلار از آن را وارد کرد، شراب، ویسکی، گاز طبیعی، خز بز یا سگ، یا اردک بمبئی؛ اگر دوست دارید پول کاغذی داشته باشید که توسط چنین کالاهایی تضمین شود، آن را در اسکناس فدرال‌رزرو خواهید داشت. اگر می‌خواهید چیزهای واجد ارزشی را که این ارز کاغذی بر آن استوار است به‌دست آورید، یعنی پنیر لیمبرگر، ویسکی، موادمخدر غیرقانونی، یا هریک از کالاهای دیگر، پیدا کردن آنها برایتان سخت خواهد بود. بسیاری از این کالاها، در کشورهای خارجی قابل احترام هستند. آیا برای بازرسی و دیدن (کیفیت و اصالت) آنها به آلمان خواهید رفت؟ اصلاً انباری برای دیدن این کالاها، با ارزش مشخص شده، وجود دارد؟ من بعید می‌دانم؛ اگر هم می‌رفتید من فکر نمی‌کنم می‌توانستید آنها را پیدا کنید.

مبالغ هنگفتی که متعلق به سپرده‌گذاران بانک ملی ماست بدون هیچ‌گونه تضمینی به آلمان داده شده است. هیئت فدرال‌رزرو و بانک‌های فدرال‌رزرو تنها بر اساس حواله‌های مالی تهیه‌شده توسط آلمانی‌ها، پول ایالات متحد را صادر کرده‌اند. میلیاردها میلیارد پول ما به آلمان پمپاژ شده، و هنوز هم توسط هیئت فدرال‌رزرو و بانک‌های فدرال‌رزرو به آلمان پمپ می‌شود. پول بی‌ارزش آنها در اینجا با اعتبار عمومی دولت ایالات متحد و به هزینۀ مردم آمریکا تجدید می‌شود. در روز 27 آوریل 1932، فدرال‌رزرو 750هزار دلار متعلق به سپرده‌گذاران بانکی آمریکایی را به‌صورت طلا به آلمان فرستاده است. یک هفته بعد، 300هزار دلار دیگر طلا به همین روش به آلمان ارسال شد. حدود اواسط ماه می معادل 12میلیون دلار طلا توسط هیئت فدرال‌رزرو و بانک‌های فدرال‌رزرو به آلمان ارسال شد. تقریباً هر هفته یک محمولۀ طلا به آلمان ارسال می‌شود. این محموله‌ها در ازای سود در مبادله انجام نمی‌شود، زیرا مارک آلمان در برابر دلار کم‌ارزش‌تر است...

بخش‌های بعدی سخنان مک‌فادن در روزهای آتی منتشر خواهد شد.

پانوشت


[1] - اکنون چنین شده است. از زمان کشته شدن مک‌فادن در 1936، تاکنون، دو اتفاق بزرگ در ماهیت دلارهای آمریکایی رقم خورده: اول اینکه در انتهای جنگ دوم جهانی، در برتن وودز، دلارهای مبادله‌ای مبنای تجارت جهانی قرار گرفت، و به این ترتیب چیزی فراتر از آسیب‌شناسی مک‌فادن دربارۀ استیلای فدرال‌رزرو بر آمریکا، برای تمام دنیا رخ داد، و تمامی ارزهای جهانی تابعی از دلارهای فدرال‌رزرو قرار گرفتند. و تحول دوم، بریده شدن دلار از طلا توسط نیکسون در ابتدای دهۀ 1970 بود، که این سوداگری کثیف صاحبان فدرال‌رزرو را کامل کرد. اکنون دلارهایی که تنها به پشتوانۀ شعبده و هژمون نظامی و سیاسی دولت آمریکا، به نفع فدرال‌رزرو و با یک دستور دیجیتالی از «هیچ» ایجاد می‌شود، به نفع صاحبان فدرال‌رزرو در سراسر دنیا کار می‌کند (م). 

انتهای پیام/

منبع: تسنیم
شناسه خبر: 1417351

مهمترین اخبار اقتصادی: